رمز سیر و سلوک إلی الله، یاد خداست. هر کس به هر موقعیتی از مقامات و کمالات معنوی رسیده، از رمز «توجّه به خدا» استفاده کرده است. بنابر فرمایش حضرت آیتالله بهجت (ره) عاقبتِ ذکر عجیب است و کسی به این سادگی نمیتواند معنای این حرف ساده را بفهمد که توجّهِ به خدا، یادِ خدا است و تداوم یاد خدا چقدر میتواند انسان را متحوّل کند. ذکر، انسان را به کیمیای محبّت خدا میرساند و این کیمیا انسان را متحوّل کرده و انسان را به آن نقطه مطلوب میرساند.
مهمترین و کاملترین و سازندهترین مصادیق ذکر، «نماز» است؛ همین نمازهای واجبی که میخوانیم. اما به فرمایش حضرت آیتالله بهجت (ره) ما در همین چیزهای ساده گیر کردهایم. همین واضحات اگر درست انجام شود، انسان میتواند به آن نقطهای برسد که بزرگان اهل معرفت رسیدهاند.
چون نمازهای واجب را آنگونه که باید و شاید نمیتوانیم با حضور و توجّهِ تمام بخوانیم، خداوند عنایت فرموده و برای تکمیل فرائض، نوافل را تشریع کرده است. اگر انسان به نوافل مقیّد باشد، کمک هستند برای اینکه آن آثار و برکاتی که نمازهای واجب در زندگی دارند در زندگی انسان ظهور پیدا کند و از همه نوافل، مهمتر، «نافله شب» است. برای طلّابِ جوان توجیه ما این است که اگر میخواهند آیندهای الهی و نورانی داشته باشند، تحصیلشان و عمرشان برکت داشته باشد، از همین آغاز زندگی علمی و تحصیلی نافله شب را ترک نکنند .
مرحوم شیخ صدوق در علل الشرایع روایتی از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمودند: «علیکم بصّلاة اللّیل» بر شما باد نماز شب. بعد میفرمایند: «فانّها سنّةُ نَبیّکم» اوّل نکتهای که باید درباره این سنّت پیغمبر (ص)بدانید این است که: «لقد کان فی رسول الله اسوةٌ حسنةٌ». اگر میخواهید از حضرت الگو بگیرید «من الّلیل فتهجّد به نافلةً لک عَسی اَن یبعثک ربّک مقاماً محموداً». این سنّت پیامبر است. ارتباطی است بین «مقامِ محمود» و«نافله شب» که برای من و شما «فاِنّها سنّةُ نبیّکم» است.
اگر میخواهید به پیامبر(ص) تأسّی کنید، سعی شود تا نافله شب را ترک نکنید و اگر احیاناً ترک شد قضایش را بجای آورید و «دأب الصّالحین قبلکم» و بدانید که صالحینِ قبل از شما اهل نافله شب بودند، اهل تهجّد بودند، اهل شبزندهداری بودند. مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره)، این عارفِ فقیهِ بزرگوار، از قول استاد بزرگوارش آقا ملاّ حسینقلی که اهل معرفت بوده میگوید: ما ندیدیم در میان کسانی که به کمالی از کمالات و مقامی از مقامات معنوی رسیدند، کسی اهل نافله شب و تهجّد نباشد.
میفرماید نه تنها در کمالات معنوی شما اثر دارد «و مطرده الدّاء عن اجسادکم»؛ یعنی در سلامت جسم شما هم مؤثر است. یعنی اگر میخواهید سالم باشید. شبزندهداری و قبل از اذان بلند شدن، به سلامتی شما کمک میکند. بنابراین یکی از عواملی که سبب تندرستی انسان شده و او را شاداب و بانشاط میکند و روحیه کار و تحصیل به انسان میدهد، نماز شب است.
اثر دیگری که برای نافله شب در روایات آمده «زیادة الرّزق» است؛ یعنی روزی را زیاد میکند. یعنی کسی که اهل نافله شب شد، مشکلات مادی او کاهش مییابد. این روایت در کتاب محاسن جلد اوّل صفحه 125 از امام صادق(ع) آمده که فرمودند: «کذب مَن زعم یصلّی صلاة الّلیل و هو یجوع»؛ دروغ میگوید کسی که گمان میکند نماز شب میخواند و گرسنه میماند.
یکی دیگر از آثار نماز شب پاکی روح از آلودگی گناه میباشد. در جلد سوم کافی صفحه 266 در ذیل آیه شریفه «إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ»[1] حضرت میفرمایند :«صلوة المؤمن باللّیل تذهب بما عمل من ذنبٍ بالنّهار»؛ یعنی انسانی که سحرخیز باشد و نماز شب بخواند، آن گناهانی که در روز انجام داده پاک میشود.
یکی دیگر از آثار نافله شب «نورُ الوجه» است؛ یعنی چهره انسان نورانی میشود. این روایت را هم مرحوم شیخ طوسی در کتاب تهذیب جلد دوم در صفحه 119 آورده است. پیامبر اکرم (ص)میفرمایند: «من صلّی باللّیل حَسُنَ وجهه بالنّهار»؛ کسی که در شب نماز بخواند، چهرهاش در روز نورانی میشود. البته این نورانیّت، نورانیّتی نیست که با چشم ظاهر قابل دیدن باشد. ممکن است کسی از نظر ظاهر زیبا نباشد ولی آن نور را داشته باشد. این طبیعی است که وقتی گناه پاک شد و انسان از آلودگی آن گناه پاک شد، نورانی میشود.
شخصی به محضر علی (ع) رسید و گفت: یا امیرالمومنین! من دیشب خواب ماندم و نماز شبم ترک شد. امیرالمؤمنین (ع) در جواب گفت: این را بدان که گناه باعث شد تا خواب بمانی.روایت دیگری از امام صادق(ع) نقل است که: «اِن الرّجل یذهب الذنب فیحرم صلوة اللّیل». گاهی انسان یک دروغی میگوید، یک غیبتی میکند و متأسّفانه خیال میکند حالا اگر مخالفِ سیاسی شده و غیبتش را کرد، این جناح به آن جناح، بد بگوید، عیب ندارد. مسلمانِ گناهکار هم که باشد، شما حق ندارید پشت سرش حرف بزنید و اگر زدید میشود غیبت.
خدا رحمت کند مرحوم آیتالله قاضی، استادِ علّامه طباطبایی را. ایشان یک وصیتنامه اخلاقی دارد که آخرش میگوید: اگر کسی نماز بخواند و روزه هم بگیرد اما دل کسی را هم بشکند، اصلاً از او سلب توفیق میشود. اصلاً توفیق پیدا نمیکند تا نماز شب بخواند. کسی که گناه میکند، شب خواب میماند.
«اَنّ العمل السّیئ اسرع بصاحبه من السّکین فی اللّحم»؛ اثر کارِ بدی که انسان انجام میدهد در روح انسان از اثر چاقو در گوشت بیشتر است. یک عدّه هستند که اهل نماز شب هستند و خواب هم نمیمانند و عمل آنها تداوم هم دارد. آنها باید حواسشان جمع باشد که یک وقت «عُجب» پیدا نکنند.
ده شب، یک ماه، یک سال نماز شب خواند و میگوید: ما هیچ گناهی نکردیم، پس کار ما درست است. آنها که نماز شب میخوانند باید به این آیات توجّه داشته باشند، آنها که اهل نماز شب هستند باید مراقب دامهای شیطان باشند، شیطان برای من و شما، برای هر کسی یک دام دارد.
یکی از بندگان خدا شیطان را خواب میبیند که تعدادی زنجیر روی دوشش است. پرسید کیستی؟ گفت: شیطانم. پرسید اینها چیست؟ گفت: افسارهایی است که به گردن کسانی که میخواهم دنبالم بیاورم میاندازم. پرسید: این یکی چرا پاره شده؟ گفت: این برای فلان شیخ بزرگوار است (نام یکی از بزرگان را گفت) دیشب انداختم گردنش تا وسط کوچه آوردمش ولی وسط کوچه زنجیر را پاره کرد و رفت. پرسید: کدام زنجیرها برای من است؟ گفت: تو اصلاً زنجیر لازم نداری، خودت دنبال من میآیی! این زنجیرها برای کسانی است که نمیآیند و باید به زور بکشانمشان و بیاورم.
آن شخص رفت و از آن آقایی که خوابش را دیده بود ماجرا را پرسید. گفت: من دیشب میخواستم مطالعه کنم و نفت چراغ نداشتم. گفتم چند شاهی «سهم آقا» را بردارم و نفت یا روغن بگیرم و چراغ را برای مطالعه روشن کنم و فردا وقتی پول تهیّه کردم جایگزین نمایم. به وسط کوچه که رسیدم، تصمیم گرفتم امشب مطالعه نکنم. شاید تا فردا مُردم و در این صورت قرضم را چه کسی میدهد؟ چرا از «وجوهات» استفاده کنم؟ برگشتم و پول را سرجایش گذاشتم و آنجا بود که زنجیر شیطان پاره شد.
کسانی که اهل نماز شب هستند، نباید توقّع داشته باشند حالا که ما برای نماز شب بلند میشویم، باید جبرئیل نازل شود و یک نامه نیز از طرف خدا بیاید؛ در روز هم همه باید به ما سلام کنند و من هم میتوانم از همه انتقاد کنم و به همه ایراد بگیرم. نه! اینجور نیست. این مرض بدتر از آن است که شخص نماز شب نخواند. کسانی که اهل نماز شب هستند باید مواظب خودشان باشند تا شیطان از راه دیگری آنان را فریب ندهد و گرفتار عُجب و خودبینی نکند.
در روایت آمده است که خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید: بعضی از بندگان هستند که برای عبادت بلند میشوند، تلاش میکنند، از خواب بلند میشوند و لذّت آن را رها میکنند، مدّتها هم نماز شبشان ادامه دارد. اما من کاری میکنم تا یک شب و دو شب خواب بمانند. این لطف خداست؛ «نَظَرا مِنّی له و إبقاءً علَیهِ، فَیَنامُ حتّی یُصبِحَ و هُو ماقِتٌ لنفسِهِ، زارٍ علَیها»؛ یعنی میخوابد تا صبح شود. از خودش بدش میآید و میگوید چه کار کردم که خواب ماندم؟ چه گناهی کردم که دیشب خواب ماندم؟ خداوند میگوید: «لَدَخَلَهُ العُجبُ مِن ذلکَ فَیُصَیِّرُهُ العُجبُ إلی الفِتنَةِ»؛ یعنی اگر مانع نشوم او دچار خودپسندی و عُجب شده و به خاطر عُجب هلاک میشود.
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان